مدرسه علمیه کوثر تیران و کرون

طلاب عزیز به وبلاگ خودتان خوش آمدید...
  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

امام صادق علیه السلام فرمودند:

02 خرداد 1391 توسط امینی

بهشت را جستجو کردم،  پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم.

سروری و بزرگی را جستجو کردم،   پس آن را در خیر خواهی برای بندگان خدا یافتم.

آسایش قلب را جستجو نمودم،  پس آنرا در کمی ثروت یافتم.

آسایش را جستجو نمودم،   پس آن را در پارسایی یافتم.

برتری و بزرگواری را جستجو نمودم،  پس آن را در فروتنی یافتم.

آرامش و همدمی را جستجو نمودم،   پس آن را در فروتنی یافتم.

همراهی و گفتگو ی با مردم را جستجو نمودم،   پس آن را د رخوشخویی یافتم.

و خوشنودی خداتعالی را جستجو نمودم،  پس آن را در نیکی به پدر و مادر یافتم. 

 2 نظر

آداب غذا خوردن از نگاه حضرت زهرا(س)

02 خرداد 1391 توسط امینی

حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها هنگام ميل نمودن غذا بهترين روش هاى اخلاقى ، بهداشتى ، اجتماعى و… را مراعات مى نمود. آنچه در پی می‌آید دستور العمل و توصیه‌های بی‌بی دو عالم هنگام غذا خوردن است.حضرت فرمود: هنگام خوردن غذا بايد دوازده دستورالعمل مهمّ رعايت شود، كه به سه دسته تقسيم مى شود و هر قسمت داراى چهار دستور العمل خواهد بود.

قسمت اوّل واجب و ضرورى، قسمت دوّم مستحبّ  و رعايت قسمت آخر نشانه ادب و شخصيّت انسان خواهد بود.

*  چهار دستور العمل ضرورى

 شناخت اين كه اين نعمت ها چگونه و از طرف چه كسى براى ما فراهم گشته است . راضى و خوشنود بودن به آنچه از طرف خداوند، براى ما فراهم و مقدّر شده است . نام خداوند مهربان را بر زبان جارى كردن هنگام خوردن با گفتن ((بسم اللّه الرّحمن الرّحيم )) در آغاز و پايان آن شكر و سپاس خداوند متعال ولىّ نعمت را به جا آوردن .

* قسمت دوّم مستحبّات غذا خوردن :

شستن دست و دهان پيش از غذا.

 نشستن بر جانب چپ بدن هنگام خوردن غذا.

 در حال نشسته تناول كردن .

با سه انگشت لقمه را برداشتن و خوردن .

* نشانه‌های ادب

سعى شود از آنچه جلوى شخص قرار گرفته است ميل نمايد ودست جلوى ديگران دراز نكند.

لقمه را كوچك و مناسب بردارد.

 غذا را خوب بجود و در بلعيدن آن عجله و شتاب ننمايد.

هنگام خوردن غذا، به صورت و دست و دهان ديگران نگاه نکند.

 نظر دهید »

حدیثی از امام محمد باقر(ع)

31 اردیبهشت 1391 توسط امینی

در رابطه با کمالِ جامع انسانى

 «أَلْکَمالُ کُلُّ الْکَمالِ أَلتَّفَقُهُ فِى الدّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ وَ تَقْدیرُ الْمَعیشَةِ.»:


 


همه کمال در سه چیز است:

 1ـ فهم عمیق در دین،

2ـ صبر بر مصیبت و ناگوارى،

 3ـ و اندازه گیرى خرج زندگانى.

 2 نظر

فضايل امام محمد باقر (ع)

30 اردیبهشت 1391 توسط امینی

اول، علم و دانش: در كشف الغمة از حافظ عبد العزيز بن اخضر جنابذى در كتابش موسوم به معالم العترة الطاهرة از حكم بن عتيبه نقل شده است كه در مورد آيه ان فى ذلك لايات للمتوسمين (1) گفت: «به خدا سوگند محمد بن على در رديف همين هوشمندان است» .در صفحات بعد سخن ابو زرعه را نقل خواهيم كرد كه گفته است: به جان خودم ابو جعفر از بزرگ‏ترين دانشمندان است.

ابو نعيم در حلية الاولياء نوشته است: مردى از ابن عمر درباره مسئله‏اى پرسش كرد.ابن عمر نتوانست او را پاسخ گويد.پس به سوى امام باقر (ع) اشاره كرد و به پرسش كننده گفت : نزد اين كودك برو و اين مسئله را از او بپرس و جواب او را هم به من بازگوى.آن مرد به سوى امام باقر (ع) رفت و مشكل خود را مطرح كرد.امام نيز پاسخ او را گفت.مرد به نزد ابن عمر بازگشت و وى را از جواب امام باقر (ع) آگاه كرد.آنگاه ابن عمر گفت: اينان اهل بيتى هستند كه از همه علوم آگاهى دارند.

در حلية الاولياء آمده است: محمد بن احمد بن حسين از محمد بن عثمان بن ابى شيبه، از ابراهيم بن محمد بن ابى ميمون، از ابو مالك جهنى، از عبد الله بن عطاء، نقل كرده است كه گفت: من هيچ يك از دانشمندان را نديدم كه نسبت به دانشمندى ديگر كم دانش‏تر باشند مگر نسبت به ابو جعفر.من حكم را مى‏ديدم كه در نزد او چون شاگردى مى‏كرد.

شيخ مفيد در كتاب ارشاد مى‏نويسد: شريف ابو محمد حسن بن محمد از جدم، از محمد بن قاسم شيبانى، از عبد الرحمن بن صالح ازدى، از ابو مالك جهنى، از عبد الله بن عطاء مكى، روايت كرده است كه گفت: هرگز دانشمندى را نديدم كه نسبت به دانشمندى ديگر آگاهيهايش كمتر باشد مگر نسبت به ابو جعفر محمد بن على بن حسين.من حكم بن عتيبة را با آن آوازه‏اى كه در ميان پيروانش داشت مى‏ديدم كه در مقابل آن حضرت چونان طفلى مى‏نمود كه در برابر آموزگارش قرار گرفته است.

ابن جوزى در تذكرة الخواص، مى‏نويسد: عطاء مى‏گفت هيچ يك از دانشمندان را نديدم كه دامنه دانايى‏اش نسبت به دانشمندى ديگر كمتر باشد مگر نسبت به ابو جعفر.من حكم را ديدم كه در نزد آن حضرت چونان پرنده‏اى ناتوان بود.ابن جوزى مى‏گويد: «منظور وى از حكم همان حكم بن عتيبه بود كه در روزگار خود دانشمندى بزرگ به شمار مى‏آمد» .

اين سخن، چنان كه ملاحظه گرديد، از عطاء نقل شده و باز به همان گونه كه شنيديد ابو نعيم اصفهانى و شيخ مفيد آن را از عبد الله بن عطاء روايت كرده‏اند.محمد بن طلحه نيز در كتاب مطالب السؤول، اين روايت را به همين نحو نقل كرده است.البته در اين باره ملقب شدن آن حضرت به لقب باقر العلم و شهرت وى در ميان خاص و عام و در هر عصر و زمان بدين لقب كفايت مى‏كند.

ابن شهر آشوب در كتاب مناقب از محمد بن مسلم نقل كرده است كه گفت: من سى هزار حديث از آن حضرت پرسيدم.شيخ مفيد نيز در كتاب اختصاص، به نقل از جابر جعفى آورده است: ابو جعفر امام باقر (ع) هفتاد هزار حديث برايم گفت كه هرگز از كسى نشنيده بودم.

شيخ مفيد مى‏نويسد: از هيچ كدام از فرزندان امام حسن (ع) و امام حسين (ع) اين اندازه از علم دين و آثار و سنت و علم قرآن و سيره و فنون ادب كه از امام باقر (ع) صادر شده، ظاهر نشده است.

ما در صفحات آينده از بزرگان مسلمان از صحابه، تابعان و فقيهان و نويسندگان و بسيارى ديگر كه از علم و دانش آن حضرت بهره‏مند گشته‏اند، ياد خواهيم كرد.تحقيقا بسيارى از دانشمندان از آن حضرت كسب علم كرده و بدو اقتدا نموده بودند و گفتار آن حضرت را پيروى مى‏كردند و از فقه و دلايل روشنى بخش حضرتش در توحيد و فقه و كلام كمال استفاده را به عمل مى‏آوردند.

گفتار آن حضرت درباره توحيد

بنابر نقل مدائنى، روزى يكى از اعراب باديه به خدمت ابو جعفر محمد بن على آمد و از وى پرسيد: آيا به هنگام عبادت خداوند هيچ او را ديده‏اى؟ امام پاسخ داد: من چيزى را كه نديده باشم عبادت نمى‏كنم.اعرابى پرسيد: چگونه او را ديده‏اى؟ فرمود: ديدگان نتوانند او را ديد اما دلها با نور حقايق ايمان او را مى‏بينند.با حواس به درك نمى‏آيد و با مردمان قياس نمى‏شود.با نشانه‏ها شناخته شود و با علامتها موصوف گردد.در كار خود هرگز ستم روا نمى‏دارد.او خداوندى است كه جز او معبودى نيست.اعرابى با شنيدن پاسخ امام باقر (ع) گفت: خداوند خود آگاه‏تر است كه رسالتش را كجا قرار دهد.

احتجاج آن حضرت با محمد بن منكدر از زاهدان و عابدان بلند آوازه عصر خويش

شيخ مفيد در ارشاد، نويسد: شريف ابو محمد حسن بن محمد از جدم، از يعقوب بن يزيد از محمد بن ابى عمير، از عبد الرحمن بن حجاج، از ابو عبد الله امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرمود: محمد بن منكدر مى‏گفت: گمان نمى‏كردم كسى مانند على بن حسين، خلفى از خود باقى گذارد كه فضل او را داشته باشد، تا اينكه پسرش محمد بن على را ديدم.

مى‏خواستم او را اندرزى گفته باشم اما او به من پند داد.ماجرا چنين بود كه من به اطراف مدينه رفته بودم ساعت بسيار گرم مى‏بود.در آن هنگام با محمد بن على مواجه شدم.او هيكل‏مند بود و به دو نفر از غلامانش تكيه داده بود.من با خودم گفتم: يكى از شيوخ قريش در اين گرما و با اين حال در طلب دنيا كوشش مى‏كند.به خدا او را اندرز خواهم گفت.پس نزديك او شدم و سلامش دادم او نيز در حالى كه عرق مى‏ريخت با گشاده‏رويى جوابم گفت.به وى عرض كردم: خداوند كار ترا اصلاح كناد! يكى از شيوخ قريش در اين ساعت و با اين حال براى دنيا كوشش مى‏كند! به راستى اگر مرگ فرا رسد و تو در اين حال باشى چه مى‏كنى؟ او دستان خود را از غلامانش برگرفت و به خود تكيه كرد و گفت: به خدا سوگند اگر مرگ من در اين حالت فرا رسد مرگم فرا رسيده در حالى كه من به طاعتى از طاعات الهى مشغولم.در حقيقت من با اين طاعت مى‏خواهم خود را از تو و از ديگران بى‏نياز كنم.بلكه من هنگامى از مرگ باك دارم كه از راه برسد در حالى كه من مشغول به يكى از معاصى الهى باشم.

محمد بن مكندر گويد: گفتم: «خدا ترا رحمت كند! مى‏خواستم اندرزت گفته باشم اما تو به من اندرز دادى» .

كلينى در كافى، مانند همين روايت را از على بن ابراهيم، از پدرش و محمد بن اسماعيل، از فضل بن شاذان و هم او، از ابن ابى عمير، از عبد الرحمن بن حجاج، از امام صادق (ع) نقل كرده‏اند.

نگارنده: معناى سخن محمد بن منكدر كه گفته بود: «مى‏خواستم اندرزت گفته باشم ولى تو به من اندرز دادى» اين است كه وى همچون طاووس يمانى و ابراهيم ادهم و…از متصوفه بود و اوقات خود را به عبادت سپرى مى‏كرد و دست از كسب و كار شسته بود و بدين سبب خود را سربار مردم كرده بود.و بار زندگى خود را بر دوش مردم نهاده بود او مى‏خواست امام باقر (ع) را نصيحت كند كه مثلا شايسته نيست آن حضرت در آن گرماى روز به طلب دنيا برود.امام (ع) نيز بدو پاسخ مى‏دهد كه: بيرون آمدن وى براى يافتن رزق و روزى است تا احتياج خود را از مردمان ببرد كه اين خود از برترين عبادات است.اندرزى كه اين سخن براى ابن منكدر داشت اين بود كه وى در ترك كسب و كار و انداختن بار زندگيش بر دوش مردم و اشتغالش به عبادت راهى خطا در پيش گرفته است.به همين جهت بود كه ابن منكدر گفت: «مى‏خواستم اندرزت گفته باشم…»

بنابر همين اصل است كه از صادقين (ع) دستور اشتغال به كسب و كار و نهى از افكندن بار زندگى بر دوش ديگران صادر شده است.از آنان همچنين روايت شده است كه اگر كسى به عبادت خداى پردازد و شخص ديگرى در پى كسب و كار روانه شود، عبادت اين شخص اخير بالاتر و برتر از آن ديگرى است.امام صادق (ع) از پيامبر (ص) نقل كرده است كه فرمود: «ملعون است ملعون است كسى كه خود را سربار مردمان قرار دهد».

 1 نظر

« بانوى بانوان جهان و سرور عالم »

25 اردیبهشت 1391 توسط امینی


عبادتش، جلوه بندگى در پیشگاه معبود است…

حجابش، اسوه حیا و شرم است…

انفاقش، نمونه ایثار خالصانه در راه خداست…

صبرش، سرمشق تحمل و بردبارى است…

قناعتش، درس آموز ساده زیستى است…

ادبش، آموزنده حسن سلوک با پدر و همسر و فرزندان است…

و وجودش،«حجت» الهى و تحفه خدایى و هدیه ربانى به عالم خلقت است …

باشد که در حریم نامش، آرامش بیابیم و در سایه سار شفاعتش، چترى از رحمت الهى بر سر ما گشوده شود در  دنیا، عشق و ولاى او را در  دل داریم باشد که در آخرت نیز،  با او محشور گردیم.

 2 نظر

برنده یا بازنده؟!

19 اردیبهشت 1391 توسط امینی

برنده اگر اشتباه کند، می پذیرد که اشتباه کرده است.

بازنده می گوید : تقصیر من نبود.

 

برنده موفقیت خود را حاصل خوش اقبالی می داند، حتی اگر به بخت و اقبال مربوط نباشد.

بازنده شکست خود را بد اقبالی نسبت می دهد، حتی اگر اقبال بد، نقشی نداشته باشد.

 

برنده از بازنده سختگوشتر است؛ با وجود این ، وقت بیشتری برای تفریح و سرگرمی دارد.

بازنده همیشه گرفتار است؛ گرفتار وخامتی که برای  خود پدید آورده است.

 

برنده از میان مشکلات به نرمی می گذرد؛

بازنده به دور مشکلات می گردد.

 

برنده با رفع اشتباهات، تاسف خود را نشان  می دهد؛

بازنده نیز تاسف می خورد؛ اما بار دیگر اشتباه می کند.

 

شما خود را کدام دسته می دانید؛ برنده یا بازنده؟!

 1 نظر

در وصف معلم

18 اردیبهشت 1391 توسط امینی


اي معلم تو را سپاس : اي آغاز بي پايان ، اي وجود بي کران ، تو را سپاس.اي والا مقام ، اي فراتر از کلام، تورا سپاس. اي که همچون باران بر کوير خشک انديشه ام باريدي سپاست مي گويم، تو را به اندازه تمام مهرباني هايت سپاس مي گويم . اي نجات بخش آدميان از ظلمت جهل و ناداني،اي لبخندت اميد زندگي و غضبت مانع گمراهي تو را سپاس مي گويم . اين تويي که با دستان پر عطوفتت گلهاي علم و ايمان را در گلستان وجود مي پروراني و شهد شيرين دانش را به کام تشنگان مي ريزي. پس تو را اي معلم به وسعت نامت سپاس مي گويم . همان نامي که چهار حرف بيشتر ندارد ، اما کشيدن هر حرف و صدايش زماني به وسعت تاريخ نياز دارد.

 3 نظر

پیام مقام معظم رهبری در سال 91

29 فروردین 1391 توسط امینی

رهبر معظم

 نظر دهید »

گرامیداشت روز ارتش جمهوری اسلامی و نیروی زمینی

29 فروردین 1391 توسط امینی


۲۹ فروردين   روز ارتش جمهوری اسلامی ايران  گرامی باد. 

مقام معظم رهبری امام خامنه ای : روز ارتش، يك روز تاريخىِ پُر مضمون و جزو خاطره‏هاى ماندگار و معنادار به حساب مى‏آيد. مضمون اين روز از اين جهت مهمّ است كه بقا و اعتلاى ارتش در كشور ما مبدأ  تاريخ  شد.

 نظر دهید »

سخنان گهربار امام علی النقی علیه السلام

29 فروردین 1391 توسط امینی

امام علی نقی 


مَن يَزرَع خَيراً يَحصُد غِبطَةً و مَن يَزرَع شَرّاً يَحصُد نَدامَةً
هر كه بذر خوبى بكارد ، شادمانى دروکند و هر كه تخم بدى بيافشاند، پشيمانى ‏درومی کند .
بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 373

 1 نظر
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

مدرسه علمیه کوثر تیران و کرون

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • امام موسی کاظم (ع)
  • امام هادی (ع)
  • امام حسن عسگری(ع)
  • روز ارتش جمهوری اسلامی و نیروی زمینی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس